نتایج زنده | خبرهای روز دنیا | اخبار فوتبال | آشپزی | مد لباس,مو

نتایج زنده ، ‏جام ملت های آسیا 2015 استرالیا ، اخبار ورزشی ، اخبار فوتبال ، اخبار والیبال ،اخبار کشتی، پخش زنده فوتبال ، پخش مستقیم فوتبال

نتایج زنده | خبرهای روز دنیا | اخبار فوتبال | آشپزی | مد لباس,مو

نتایج زنده ، ‏جام ملت های آسیا 2015 استرالیا ، اخبار ورزشی ، اخبار فوتبال ، اخبار والیبال ،اخبار کشتی، پخش زنده فوتبال ، پخش مستقیم فوتبال

گفتگوهای دو نویسنده خارجی که امسال برای تماشای فیلم‌های ایرانی به جشنواره فجر آمده اند!

«توی فیلم‌های ایرانی دختر کم نبود، ولی اسلحه پیدا نمی‌شد!

جشنواره‌ی فجر امسال دو مهمان متفاوت دارد؛ نیک و سوزان نویسندگانی که از نیویورک به تهران آمده اند و البته بنا به خواسته‌ی آنها، از بیان مشخصات کامل خود و رسانه‌شان صرف‌ نظر کرده ایم.

  

 

سوزان: خب اگر اجازه می‌دهی راجع به فیلم‌ها صحبت کنیم.
نیک: چرا خودت شروع نمی‌کنی؟ من اکثر فیلم‌ها را کامل ندیدم، آنهایی که را هم که دیدم، زیاد دوست نداشتم.
-جای تعجب ندارد. این جا در فیلم‌ها نه موجود فضایی پیدا می‌شود و نه ربات و نه جاسوس‌های همه فن‌حریف.
-جاسوس که داشت ولی باز در فیلم همه‌اش حرف می‌زدند. یک فیلم دیگر هم بود که مایه‌های سیاسی امنیتی داشت ولی خب آنجا هم یک مامور بود که یا خواب بود یا داشت گریه می‌کرد! ولی حرفت درست، من عاشق بلاک باستر و این‌جور چیزهام. ولی گدار گفته بود که برای فیلم ساختن فقط یک اسلحه و دختر کافی است. تو فیلم‌های ایرانی دختر کم نبود، ولی اسلحه پیدا نمی‌شد. خیلی از فیلم‌های اروپایی هم اسلحه و عناصر تخیلی ندارند، ولی حداقل یک چیزی دارند که بشود درباره‌اش قصه تعریف کرد. بعد هم این که به هر حال یک قصه‌ای تعریف می‌کنند.
-من هم قبول دارم که یک کرختی و متوسط‌ الحالی در فیلم‌های امسال جریان دارد. ولی چرا از زاویه‌ی دیگری به جشنواره نگاه نمی‌کنی؟ این که برشی است از زندگی روزمره‌ی ایران در قرن بیست و یکم. منظورم این است که اگر فیلم‌ها این‌قدر خنثی و بی‌کیفیت شده اند شاید علتش این است که کیفیت زندگی در جامعه پایین آمده. مردم دچار روزمرگی شده اند و خب فیلمسازها هم بخشی از این جامعه اند و شرایط حاکم هم سعی دارد تا به تداوم این وضعیت کمک کند. جشنواره‌ی فجر یک رویداد دولتی است و اکثر فیلم‌ها هم با پول دولت ساخته می‌شوند. نه بعنوان یک محصول تجاری، به عنوان یک محصول فرهنگی که قرار است یک تفکر و سبک زندگی را به مردم پیشنهاد کند. حالا در میان فیلمساز هوشمند کسی است که بتواند زمانه‌ی خودش را دقیق و شفاف‌تر به تصویر بکشد.
-من که حرفت را درباره‌ی این طرز تفکر نسبت به فیلمسازی قبول ندارم. ولی حتی اگر قرار باشد که سینماگر جامعه‌اش را توصیف کند، این چیزی که ما در فیلم‌ها می‌بینیم چه ربطی دارد به زندگی مردم؟ مثلا تو این چند روزی که ایران بوده ام، عسگر همه‌ی جوک‌ها و مسائلی را که به موضوعات پربحث در شبکه‌های اجتماعی و اینترنت تبدیل می‌شوند، برایم خوانده. اکثر جوک‌ها درباره‌ی  دخترها است! ... یا مثلا سوژه‌ی دیگر جوک‌ها، شوخی با اختلاف طبقاتی و فاصله‌ی زیاد بین پولدارها و فقرا است. بعد اصلا شده کسی فیلم بسازد درباره‌ی آدم فقیری که می‌خواهد پولدار شود و آخرسرش به پول می‌رسد؟
-سینمای ایران که فقط همین جشنواره‌ی امسال نیست. می‌گویی چرا درباره‌ی پولدار شدن فیلم نمی‌سازند؟ به خاطر این که مردم هیچ‌وقت احساس نکرده اند که امکانش برای تمام آنها وجود دارد که بروند به دنبال آن چیزی دوست دارند و از آن راه به ثروت و موفقیت برسند.
-راجع به سانسور نمی‌توانم حرف بزنم، چون واقعا از ساختار سانسور در ایران اطلاع ندارم. اما باور مردم درباره‌ی نداشتن فرصت رشد، بدون دیدن فیلم‌های امسال هم قابل درک است. ببین می‌خواهم یک چیزی بگویم.
-درباره‌ی چی؟
-بحث زیادی جدی شده و منم کلا آدم جدی‌ای نیستم. یک داستان بامزه‌ای که برایم در ایران اتفاق افتاده، فیلم و سریال دیدن ایرانی‌ها است. اصلا فکر نمی‌کردم که ایرانی‌ها این‌قدر فیلم و سریال‌های آمریکایی را دوست داشته باشند. ما در خانه‌ی خودمان زیاد شبکه‌های کابلی را نمی‌گیریم و تو هم که زیاد اجازه نمی‌دهی پولمان را پای هولو و نتفلیکس خرج کنیم. درباره‌ی دانلود غیرقانونی هم آن‌قدر حرف می‌زنی که آدم عذاب وجدان می‌گیرد. ولی این چند روزی که ایران بودم، حسابی بهم خوش گذشت. دو جین سریال دیده ام، تازه کلی سریال بریتیش و کانادایی جالب هم کشف کرده ام. تریلر فصل پنجم گیم آو ترونز و دردویل را هم همین امروز در سالن سینما روی تبلت عسگر دیدم. ...باز هم یکی دیگر از عادت‌های خاص ایرانی‌ها. کافی است روی هر جنبه‌ی منفی از فرهنگشان دست بگذاری تا کلی از تاریخ و تمدن ایران بگویند، از 2500 سال گرفته تا 7000 سال. بعد همین که بگویی وضع حقوق بشر و سطح رفاه مردم ایران نسبت به خیلی از نقاط دیگر دنیا بهتر است، همه می‌خواهند به آدم ثابت کنند که ایرانی‌ها کوزت و حضرت ایوب اند.
-الان این حرف‌ها چه ربطی به فیلم‌های جشنواره دارد؟
-آها! بگذار فیلم «ایران برگر» را مثال بزنم. آنجایی که همه داشتند دعوا می‌کردند یا وقتی دنبال غذا بودند، من داشتم می‌خندیدم ولی تو بهم اخم کردی. بعد از نمایش هم خیلی‌ها می‌گفتند که فیلم تصویر تحقیرآمیزی از مردم نشان داده و یا این که سطح پایین است.
-خوششان نیامده بود چون فیلمی ژست مردمی می‌گیرد ولی تصویر ناپسندی از مردم ایران نشان می‌دهند. در ضمن سطح پایین بودن ربطی به این قضیه ندارد. کلا روحوضی‌ها و نمایش‌های کمدی ایرانی روی چند اصل دائمی و تکراری مانور می‌دهند. مثل اشتباهات کلامی و گویشی و استفاده از شخصیت‌های مخنث. نمی‌توانی آمریکن پای بسازی بعد ادعا کنی که دکتر استرینج لاو ساخته‌ای.
- کلیپ‌هایی که من از ایرانی‌ها در یوتیوب دیده ام خیلی عجیب‌تر از صحنه‌های فیلم بود و مسلما چند صد هزار نفری هم که این ویدیوها را دیده اند، اکثرا ایرانی اند. بعد هم این که ادعای فیلم را نمی‌دانم، ولی به نظرم زیادی سخت‌گیری می‌کنید. مثلا آن صحنه‌ای که سر بیرون آمدن و لباس زن‌ها دعوا می‌شود.
-منظورت شوخی با جامعه‌ی باز است که اهالی روستا با جامه‌ی باز اشتباهش می‌گیرند؟ خیلی بی‌مزه است.
- اوکی. ولی یک چیزی؛ فیلم به هر حال یک دیدی از دنیای درونی ایران به آدم می‌دهد. مثلا چند وقت پیش یک کمدی لهستانی دیدم به اسم ویکرچنی یا یک همچین چیزی.
-تو فیلم اروپایی دیدی؟ آن هم لهستانی؟
-فیلم را به خاطر هنرپیشه‌های زن روی پوسترش انتخاب کردم، چون معلوم بود که بازیگران توانمندی هستند. فیلم جالبی نبود ولی این نکته را داشت که تصویر واقعی از زندگی مردم لهستان نشان می‌داد و باعث می‌شد تا چیزهای جالبی را درباره‌‌شان بفهمی. مثل حسی که لهستانی‌ها به آلمانی‌ها دارند و تلاش ملی برای جدی‌تر گرفته شدن در سطح اروپا.
-از کجا مطمئنی تصویری که دیده ای واقعی بوده؟

-همان‌طور که تاکید روی علاقه‌ی مردم به آیفون در «ایران برگر» را در واقعیت هم دیده ام. راستی یکی دیگر از رسم‌های ایرانی‌ها هم برایم جالب بود. این که در چلوکبابی‌ها و کله‌پزی‌ها عکس بنیان‌گذار آن مغازه را می‌زنند. به یک فروشگاه مخصوص محصولات اپل هم رفتم که روی دیوارش عکس استیو جابز را زده بودند!




caffecinema.com

نظرات 0 + ارسال نظر
امکان ثبت نظر جدید برای این مطلب وجود ندارد.