یادداشت تحلیلی:بازی مستقیم چیست؟در روزهای اخیر بحثهای زیادی در مورد اینکه یونایتد در این فصل بازی مستقیم و استفاده از توپهای هوایی را در دستور کار خود قرار داده، مطرح شده است. |
به
گزارش "ورزش سه" و به نقل از سایت رسمی کانون مربیان فوتبال ایران
(ifca)،عدهای این قضیه را تایید میکنند و برخی با آن مخالفاند. اما
سوال اصلی این است که بازی مستقیم چیست؟
اگر Opta (سیستم آمار و ارقام فوتبال بریتانیا) مجهز به یک سیستم هشداردهنده بود، احتمالا بعد از صحبتهای "سم آلاردایس" که یونایتد را «Long-Ball United» (اشاره به استفاده یونایتد از توپهای هوایی) خطاب کرده بود، آژیر قرمز میزد! بعد از صحبتهای سرمربی وستهم که از شیوه بازی یونایتد مقابل این تیم انتقاد کرده بود، افراد زیادی یک روز پس از آن مسابقه، نسبت به گفتههای آلاردایس واکنشهای مثبت و منفی نشان دادند. بحث به روز سهشنبه هم کشیده شد. خود "فانخال" این بار برای پاسخگویی اقدام کرد و در کنفرانس مطبوعاتیاش پیش از بازی با برنلی، با نشان دادن آمار بازی با وستهم، ادعای "آلاردایس" را رد کرد. او کپی آمارهای مسابقه را در اختیار خبرنگاران قرار داد تا آنها را به آلاردایس بدهند. صحبتهای آلاردایس بحثی را دوباره آغاز کرد که البته قدری گیجکننده و تأمل برانگیز است. آیا یونایتد به توپهای هوایی و بازی مستقیم متکی است؟ یا آنها بازی مستقیم را در دستور کار خود قرار ندادهاند. هر دو تفکر، طرفداران خودش را دارد اما اصلاً بازی مستقیم و تکیه بر توپهای هوایی چیست؟ آیا اصلا آمار توپهای بلند مهم است؟ این روزها، خیلی از افراد در دنیای فوتبال هنوز هم معتقدند تنها آمار مهم بازی، آن چیزی است که در گوشه چپ تصویر میبینند: تابلوی نتیجه. پس بهتر است فعلا روی همان بازی خاص وستهم - منچستریونایتد تمرکز کنیم. در این جدال که ۲۵ نفر در آن بازی کردند، ۷۶۴ پاس رد و بدل شد که ۱۴۳ تا از این تعداد پاسها بلند بودند. ۱۲۵ پاس از این مجموعه نیز پاسهای بلند بالای ۲۵ متر بودند. از این تعداد سهم وستهام ۴۵ پاس بود و سهم یونایتد ۸۳ پاس. یعنی 24.2 درصد از پاسهای یونایتد، بلند بودند؛ پس با این آمار، حق با آلاردایس بود. یونایتد متکی بر توپهای بلند است. اما نکته در همان چیزی است که فانخال آن را در کنفرانس مطبوعاتیاش نشان داد. از این تعداد پاس بلند، ۳۲ پاس وستهم برای بازی مستقیم بود (یعنی ۳۲ پاس بلند وستهم، پاس رو به جلوی بلند بود) و ۴۱ پاس یونایتد بازی رو به جلو و مستقیم بود. درست است که تعداد پاسهای بلند یونایتد بیشتر بوده اما نسبت به کل پاسهای بلند ارسالی یونایتد، سهم یونایتد از بازی مستقیم در پاسهای بلندش تقریباً ۵۰ درصد است اما وستهام در 71.1 درصد از پاسهای بلندش، بازی مستقیم را مدنظر قرار داد. بنابراین تفسیر مربوط به بازی مستقیم و توپهای بلند با پاس بلند متفاوت است و اینجاست که باید تفاوت را تشخیص داد. گاه این بازی مستقیم برای فرار تیمی از شکست در دقایق پایانی است و زمانی هم مانند یک سبک، بر تیمی تاکید شده است. آلردایس در حالی یونایتد را متهم به تیم توپهای هوایی کرد که درصد پاسهای آنها بیشتر حکایت از بازی مستقیم وستهم داشت، همانطور که آمار نشان میداد، آنها در بیش از ۷۰ درصد موارد، توپهای بلند را برای بازی مستقیم به کار بردند. ولو اینکه اگر یک تماشاگر بازی را میداد، شاید این حس را نمیکرد. چرا که وستهم چهره برتری در زمین مسابقه داشت. نکته اما همینجاست. اینکه دادهها را چگونه باید جمعآوری و چطور عرضه کرد؟ چند روز قبل، دنی هیگینباتم اشاره درستی داشت که تفاوت عظیمی میان کسی مثل پیرلو که پاسهای بلند دقیق میفرستد با بازی مستقیم و توپهایی هوایی وجود دارد. در دنیای Opta، پاس بلند، پاسی است که بُرد آن حدود ۳۵ یارد است و برای بازیکنی خاص ارسال میشود. مثلا شبیه کاری که پیرلو میکند. اما توپ بلند، روشی است که ارسالهای بلند به منطقهای خاص صورت میگیرد. مثلا به کانالها و حفرههای دفاع حریف. صد البته باید بین این دو تفاوت قائل شویم. جالب است بدانید که از نظر پاسهای بلند، یونایتد بعد از برنلی در رده دوم قرار دارد. البته این آمار فقط به صورت کمی است. منچستریونایتد هنوز هم یونایتد بزرگ است، آنها در مقام مقایسه با برنلی، تعداد پاسهای بیشتری داشتهاند. یونایتد ۴۰۰۰ پاس بیشتر از برنلی تا هفته بیست و پنجم لیگ برتر داشته؛ پس روش بهتر برای رتبهبندی در این زمینه، نگاه به نسبت پاسهای بلند یک تیم به کل پاسها است. یونایتد از این لحاظ یونایتد با 14.15 درصد، در رده سیزدهم لیگ قرار دارد و تیمی مثل وستهم با 18.47 درصد پاس بلند نسبت به کل پاسهای تیم، پنجم است. یونایتد البته از خیلی تیمهای دیگر آمار بهتری دارد، ولی نسبت به رقبای خودش، لیورپول، آرسنال، سیتی و چلسی پایینتر است. صدرنشین این جدول، کریستالپالاس، برنلی و کوئینزپارکرنجرز هستند. اگر بخواهیم مقایسه کنیم و یکی از نسلهای طلایی یونایتد دهه اخیر را معیار قرار دهیم، شیاطین سرخ فصل ۲۰۰۷-۲۰۰۸ که دبل کردند، نسبت پاسهای بلندشان به کل پاسها، ۱۳درصد بود که تفاوت چندانی با درصد یونایتد کنونی ندارد. البته آن تیم، با سیستمی مشابه 0-6-4 و با در اختیار داشتن مثلث رونالدو، رونی و توز، کمتر نیاز به این مورد را حس میکرد. یونایتد در توپهای بلند نیز در رتبه سیزدهم جدول قرار دارد؛ جالبتر اینکه در برتری در دوئلها، در منطقه هجومی، آنها در رده پانزدهم هستند. در اینجا هم نکته دیگری نهفته است. یونایتد که از نظر پاس رکورد خوبی را در بازیهای قبلی به ثبت رسانده است، در منطقه پاسهایشان، بیش از ۵۰ درصد با کنارهها بازی کردهاند. ۵۶ درصد پاسهای یونایتد به چپ یا راست ارسال شده و شاید این همان دلیلی باشد که در طی هفتههای اخیر، یونایتد را در بهترین فرمش ندیدهایم. همانطور که "فانخال" اشاره کرد، درصد مالکیت یونایتد در بازی با وستهم، از بازی مستقیم و توپهای بلند حاصل نشده بود. آنطور که دادهها نشان میدهند، دوای درد یونایتد در دقایق پایانی بازی چیزی جز استفاده از این توپها نبود، یونایتد در ۱۵ دقیقه پایانی که البته با حضور فلینی سرزن نیز همراه شده بود، ۱۲ مرتبه توپهای بلند و رو به جلو، ارسال کرد که در ۴ مورد آن موفق بود. در نتیجه آنها روی یک توپ سوم نیز به گل تساوی رسیدند. البته سال پیش در همین شرایط بود که یونایتد "مویس" مقابل فولام قرار گرفت و رکورد عجیب ۸۱ سانتر را بر جای گذاشت. حالا باید منتظر ماند و دید یونایتد "فانخال" به چه سمت و سویی خواهد رفت. |